نويسنده: كريم جعفري




 
- از گله دار تا بوشهر
- مؤلف: سرارل آشتين
- مترجم: احسان نظري
- مشخصات نشر: انتشارات ايلاف، شيراز، 160 ص، چاپ اول، 1383.

مقدمه:

قسمت هاي شرقي و جنوب شرقي استان فارس، يعني شهرستان هاي لار و لامرد و سواحل جنوب شرقي استان بوشهر، همواره جزء مناطق مهم تجاري قبل و بعد از اسلام بوده اند. وجود بنادر متعددي كه بندر سيراف مهمترين آن بود، به اين نواحي رونق تجاري ويژه اي بخشيده بود. مردم بومي اين مناطق از همان زمان با تجارت آشنا شدند. بندر سيراف در دوره ي باستان و سده هاي نخستين اسلامي، پايگاه مهم تبادل كالا درمنطقه و حتي تمام حوزه ي آبي اقيانوس هند به شمار مي رفت. شهرستان هاي لار و لامرد از همان روزگار رونق سيراف، نقشي واسطه اي را ايفا مي كردند و راه هاي مهم تجاري از اين مناطق منشعب مي شدند. راه هايي كه به سمت كرمان، خراسان، شيراز، اصفهان و غيره، كشيده شده بودند.
به جز بندر سيراف كه در آن كاوش هاي باستان شناسي صورت گرفته، ديگر مناطق واقع در اين مسير تجاري هنوز مورد كاوش قرار نگرفته اند. سر ارل اشتين [ استين ] ( Sir Aurel Stein ) باستان شناس انگليسي، تحت حمايت سفارت انگليس و مقامات ايراني براي بررسي اين راه تجاري باستاني در دهه ي 1930 ميلادي وارد ايران شد. وي با استفاده از كمك و حمايت خان هاي محلي قصد داشت كارش را از سيراف شروع كند و با عبور از ارتفاعات زاگرس، از طريق گله دار، فال، اسير و علامرودشت، كاوش هايش را در شهر لار به پايان برساند؛ اما به دليل وقوع پاره اي مشكلات در اين راه ناكام ماند. ناگزير پس از بازديد از منطقه ي گله دار، به سمت جنوب و بندر بوشهر تغيير مسير داد. گزارش سفر مدتي بعد در لندن منتشر گرديد. به نظر مي رسد اشتين كاوش هاي خود را از منطقه ي هرمز شروع كرده و با عبور از مناطق و بنادر غربي تر خليج فارس به سيراف رسيده باشد. اين نكته از اشاره هايي كه به حضور خود در هرمز، بندرعباس و بندر لنگه دارد، استنباط مي شود.
مترجم اثر حاضر، احسان نظري، به خواهش پدربزرگ خود، علي نعيمي گله داري كه ساكن بحرين است، قسمت هاي مربوط به منطقه ي گله دار تا بوشهر كتاب اشتين را ترجمه كرده است. آقاي علي نعيمي گله داري مقدمه اي جامع درباره ي جغرافياي تاريخي منطقه ي گله دار نوشته اند و در آن از تمامي مكان ها و مناطق تاريخي و مهم منطقه نام برده اند.
نويسنده در طول سفر خود با مشكلات بي شماري چون عدم همكاري برخي از خان هاي محلي، شورش مسلحانه ي عشاير و درگيري هاي منطقه اي ميان آن ها روبرو بوده، بنابراين نتوانسته است در پايان سفر تحقيقاتي اش به شر لار برسد. با اين حال، با دقت نظر و تيزبيني خاص به تمام جزييات راهي كه به همراه بوميان محلي پيموده است، توجه دارد و از اشاره به كوچكترين نكته غفلت نكرده است. هرچند اين راه سده ها متروك بوده، با اين وجود همچنان آثاري از راه باستاني سيراف به درون فلات ايران در آن مشهود بود تا نگاه كنجكاو نويسنده را به خود معطوف كند. اشتين در برخي مناطق دست به حفاري زده كه گزارش آن را نيز ارايه كرده است.
طبق گزارش او، آثار باقي مانده از دوره ي رونق اين راه باستاني چون آب انبار، آب بند، انبار كالا، قبرستان، معابر ساخته شده از تخته سنگ هاي بزرگ و سفال هاي باقي مانده در تمام طول مسير به يك شيوه و الگو ساخته شده اند.
همان طور كه گفته شد، نويسنده پس از مشكلاتي كه در بين راه برايش پيش آمد، بار ديگر به بندر طاهري بازگشت. از آنجا به كنگان ديّر، بردخون و سرانجام به بندر بوشهر ( محل كنسول گري بريتانيا ) رفت. نويسنده در بوشهر نيز به كارهاي باستان شناسي خود ادامه داد. وي دنباله ي مطالعات پَزارد، باستان شناس انگليسي را از سر گرفت كه گزارش آن را در كتاب ذكر كرده است.
زندگي افراد ما قبل تاريخ هم توجه نويسنده را جلب كرده و در اين باره نظر جالبي ارايه نموده است. پيدا نشدن شواهدي از زندگي انسان هاي اوليه، وجود آنان را در سواحل خليج فارس مورد ترديد قرار مي دهد، اما سرارل اشتين ( استين ) با نظر دو تن از زمين شناسان آمريكايي به نام هاي بوخ ليس و ريچاردسون مبني بر اينكه پيشروي آب و بالا آمدن سطح آن در طول چند هزار سال گذشته، باعث به زير آب رفتن آثار باقي مانده از تمدن هاي ماقبل تاريخ در سواحل خليج فارس شده، موافق است.
نويسنده پس از ناكامي از رسيدن به لار، به شيراز رفته و در آنجا براي سفر سال بعد خود با حاكم فارس گفت و گو كرده و موافقت وي را جلب نموده است. در اين زمان از فرصت استفاده كرده به بازديد تخت جمشيد مي رود كه در آنجا پروفسور هرتسفلد مشغول كاوش هاي باستان شناسي بوده است. وي سپس به بوشهر و از آنجا به كراچي مي رود تا در كشمير يادداشت هاي سفر خود را تنظيم كند.
منبع مقاله :
خيرانديش، عبدالرسول؛ تبريزنيا، مجتبي؛ ( 1390 )، پژوهشنامه خليج فارس ( دفتر اول و دوم )، تهران: خانه كتاب، چاپ دوم